سی سال بعد از فاجعه هستهای، حیوانات صاحب چرنوبیل شدهاند
سه دهه بعد از فاجعه هستهای چرنوبیل، هنوز مشخص نیست تشعشعات تا چه بر روی حیات وحش تاثیرگذار اند، تنها چیزی که واضح است، حضور فراوان جانوران در این منطقه است.
پیشتر اسبهای شوالسکی در حال انقراض بودند، در سال ۱۹۹۸ در اقدامی برای حفظ ایننژاد تصمیم گرفته شد این گونه اسبها را در منطقهای نزدیک چرنوبیل و چند منطقه حفاظت شده دیگر در جهان نگهداری کنند، حال با در نظر گرفتن این نکته که هیچ انسانی در چرنوبیل زندگی نمیکند، جمعیت این اسبها در حال افزایش است.
ماریا شکویریا همان طور که به سمت یک روستای متروکه در منطقه ممنوعه در حال حرکت است به ردپای حیوانات نگاه میکند. بعد از آنکه سی سال پیش، در ۲۶ آوریل ۱۹۸۶ انفجاری در نیروگاه برق هستهای چرنوبیل رخ داد، این ناحیه برای همیشه خارج از دسترس عموم قرار گرفت. ماریا خم میشود و انگشت خود را بر روی رد ناخنهای یک گرگ که بر روی شنهای روان به جا مانده میگذارد.
شاید عجیب باشد که چرنوبیل، محل مرگبارترین انفجار هستهای در طول تاریخ، به پناهگاه انواع مختلف موجودات، از موش، گوزن، سگ آبی و جغد گرفته تا نمونههای غریب تری مثل خرس، سیاهگوش و گرگ تبدیل شده است. ولی این دقیقا همان باوری است که شکویریا و گروهی از دانشمندان دیگر به آن رسیدهاند. در نبود انسانهایی که ممکن بود به شکار آنها بپردازند و یا زیستگاهشان را از بین ببرند، حیات وحش، علی رغم سطح بالای تشعشعات؛ پر رونقتر از همیشه در جریان است.
شکویریا، متخصص گرگشناسی آکادمی ملی علوم اوکراین، جزو معدود دانشمندانی است که سرنوشت حیات وحش چرنوبیل را دنبال میکنند. او متوجه شده است که دستهای از گرگهای نزدیک روستا از روشهای غیراصولی اما به صرفه استفاده میکنند. شکویریا با لبخندی موذیانه میگوید: «بهار سال گذشته به اینجا آمدیم و خودمان زوزه کشیدیم، یک گرگ جوان در بالای آن تپه به زوزه ما جواب داد.»
آن طور که جیم بیسلی، زیستشناس آزمایشگاه بومشناسی ساوانا ریور از دانشگاه جورجیا میگوید، فعلا دانشمندان در حال تحقیق بر روی این مساله هستند که حیوانات این منطقه ممنوعه (که در مرز بین اوکراین و بلاروس قرار دارد) تا چه حد سازگاری یافتهاند. بیسلی کسی است که با حمایت کمیته تحقیقات و اکتشافات انجمن نشنال جئوگرافیک، در چرنوبیل به مطالعه در مورد گرگها میپردازد.
در تحقیقی که به تازگی منتشر شده، بیسلی اعلام میکند که از زمان بروز فاجعه تا به حال، جمعیت پستانداران بزرگی که در بخش بلاروس این منطقه قرار دارند افزایش یافته است. تعداد حیواناتی که بیسلی طی تحقیق پنج هفتهای خود مشاهده کرد باعث شگفتی او شد. دوربینها تصاویر یک گاومیش، ۲۱ گراز، ۹ گورکن، ۲۶ گرگ خاکستری، ۶۰ سگ راکون (یک گونه آسیایی که تانوکی هم نامیده میشود) و ۱۰ روباه قرمز را ضبط کردهاند. بیسلی ادامه میدهد: «واقعا باورنکردنی است. هرجایی که می-روی گرگها را میبینی» او در این تحقیق اعلام میکند که تشعشعات تاثیری بر روی جمعیت حیات وحش نداشته است.
علائم حیات
هنگامی که مشغول ادامه تحقیقات خود بودم، یکی از زیست-شناسان حاضر در چرنوبیل به من گفت که در این منطقه هرگز جسد یک حیوان را بر روی جاده نخواهم دید، و باید بخت یارم باشد که بتوانم صدای پرندهای بشنوم یا جانوری را ببینم.
بنابراین، وقتی اوایل آوریل به آنجا رفتم، تصمیم گرفتم تمام حیواناتی را که میبینیم بشمارم. حتی در مناطق شلوغ، بین پست نگهبانی اصلی و بقایای نیروگاه برق چرنوبیل هم می-توان علائم حیات وحش را در همه جا مشاهده کرد.
حین قدم زدن در جادههای جنگلی همراه با شکویریا و النا بردو، متخصص گونه موش صحرایی، ردپای گرگ، موش، گوزن، گورکن و اسب را هم پیدا کردیم. من آمار پرندگان هم مد نظر داشتم: کلاغ، پرندگان آوازخوان، سه نوع پرنده شکاری و دهها قو که در تالابهای سرد رادیواکتیوی مشغول گشت و گذار بودند.
در بین گلهای گونهای از اسبهای وحشی کمیاب و در حال انقراض موسوم به شوالسکی که در تحت حفاظت هستند، یک اسب نر بالغ، دو ماده بالغ و دو بچه مشاهده کردم. آنها در یک دشت وسیع پوشیده از علف به سمت ما در حال حرکت بودند، یالهای سیاه فرچه مانند آنها بالاتر از اندام قهوهای رنگشان در حال احتزاز بود. آنها، جلوتر از خطوط انتقال برق حالا دیگر بیاستفاده، ما را نظاره میکنند.
در راه همچنین سازههای دست ساز سگهای آبی را در همه جا مشاهده کردیم. افزایش جمعیت آنها طی سالهای اخیر شاید یکی از مهمترین اتفاقهای روی داده در وضعیت بومشناسی این منطقه باشد. بعد از اینکه دروبینی را بر روی تنه یک درخت کاج قرار دادیم، من، شکویریا و بردو دوباره در امتداد جاده شروع به حرکت کردیم. در نهایت دهکدهای رسیدیم مملو از کلبههایی ساخته شده از چوبهایی در حال پوسیدن، دهکدهای که در حال محو شدن تدریجی در بین انبوهی از درختان کاج، غان و بید ناشناخته بود. اینجا، فضا همیشه پر میشود از صدای غذا خوردن گرازها.
در جایی روبهروی دهکده، یکی از کانالهای فوقالعاده دوران شوروی در زیر زمینهای کم ارتفاع کشیده شده است. خرده چوب-های تازه جویده شده یک درخت غان هنوز در دل یک درخت آسیب دیده مشاهده میشود. این غانهای قطع شده که قطر بعضی از آن-ها به یک متر هم میرسد در امتداد آب و بالا و پایین طول خندق دیده میشوند.
شکویریا به خرده چوبهای رنگ و رو رفته اشاره میکند و می-گوید: «دقیقا سه هفته پیش آن درخت هنوز سرجایش بود، جمعیت سگهای ابی در حال افزایش است. سگهای آبی نشان دادهاند که میتوانند کمی وحشیتر از این حرفها باشند.» او معتقد است اگر سگهای آبی به قطع کردن درختان ادامه بدهد اینجا در نهایت به یک باتلاق تبدیل میشود: «شرایط زمین شبیه صد سال قبل میشود. سگهای آبی در اوکراین همان نقش فیلها را در آفریقا بر عهده دارند: چهره زمین را دچار تغییراتی اساسی میکنند.»
ادامه بحث
این منطقه ترکیب شده که بین بلاروس و اوکراین قرار دارد و بعد از فاجعه چرنوبیل به یک ناحیه ممنوعه تبدیل شده، با وسعتی در حدود ۴۰۰۰ متر مربع به یکی از بزرگترین پناهگاه-های حیات وحش اروپا تبدیل شده است.
اما اینکه چه چیزی باعث بازگشت حیوانات به چرنوبیل شده، به یک موضوع علمی مهم برای دانشمندان تبدیل شده است، و این تحقیقات با مقالهای که بیسلی به تازگی در نشریه Frontiers in Ecology and the Environment کرده وارد مرحله تازهای شده است.
او ۱۴ گونه پستاندار دسته بندی شده را مورد بررسی قرار داده است و «نتوانست هیچ مدرکی دال بر این موضوع پیدا کند که گستردگی این حیوانات در مناطق به شده آلوده چرنوبیل، کمتر از بقیه جاهای این منطقه حفاظت شده است.» این مقاله به این صورت پایان مییابد: «این اطلاعات نتایج تحقیقات دیگر را تایید میکند و در تضاد با تحقیقی قرار دارد که اعلام میکرد جمعیت حیات وحش موجود در منطقه ممنوعه چرنوبیل در حال کاهش است.
اندرس پیپ مالر، دانشمند فعال در دانشگاه پاریس جنوبی در مورد پرستوهای موجود در مناطق هستهای مطالعه میکند، ادعا کرده که تحقیقات او نتایج متضادی داشته است: «حیوانات موجود در چرنوبیل و فوکوشیما در این فضاهای آلوده تنها ۲۴ ساعت دوام میآورند. حتی اگر دوز آلودگی در یک ساعت زیاد بالا نباشد، بعد از یک هفته یا یک ماه، به طرز زیادی افزایش مییابد. این اثرات به حدی جدی است که منجر به بروز عواقب تاثیرگذاری میشود.»
تحقیقی که او با همکاری زیستشناسی به نام تیموتی موسو انجام داده نشان میدهد که در مناطق آلوده شده افزایش بیماری آب مروارید در موشهای صحرایی افزایش مییابد، تعداد باکتریهای مفید موجود در بالهای پرندگان کاهش مییابد، چلچله دچار زالی میشوند و فاختهها هم کمتر دیده میشوند. البته چند مورد جهش جدی هم درست بعد وقوع حادثه رخ خواهد داد.
هر دو گروه روی این مساله توافق دارند که تشعشعات برای انسانها و حیوانات مضر است، بحث بر سر میزان این آسیب و میزان تاثیر آن بر روی کاهش جمعیت است.
بحث دانشمندان در مورد میزان تاثیر سطوح پایین تشعشعات یونیزان بر روی حیات وحش و انسانها مدتهاست که به یک موضوع داغ و سیاسی تبدیل شده است، این بحث به ویژهای بعد از فاجعهای که ۵ سال پیش در فوکوشیما روی داد، بیش از پیش بالا گرفت. حال چرنوبیل با تاریخچهای سی ساله، به بستر مناسبی برای تحقیقات در مورد چنین موضوعاتی تبدیل شده است.
بررسی تشعشعات
امسال نیمه عمر سزیم ۱۳۷-، یکی از گستردهترین و خطرناکترین ایزوتوپهای پرتوزا تایید میشود. این بدین معنی است که از سی سال پیش، از زمان بروز حادثه تا به حال، مقدار سزیم به نصف رسیده و باعث محو شدن باریم ۱۳۷- شده است که عمر کوتاهی دارد.
مواد رادیواکتیوی از طریق زنجیره غذایی وارد سیستم بدن حیوانات میشود.
در حالی که شکویریا یک دوربین مخفی را بر روی یک درخت کاج در نزدیکی سکونتگاه گرگها جاسازی میکند، بردو به توضیحات خود ادامه میدهد: «قارچها تشعشعات را جذب میکنند، موشهای صحرایی هم عاشق قارچ هستند. وقتی آنها قارچهای آلوده را می-خورند، تشعشعات جذب شده وارد بدن آنها میشود. و وقتی گرگها موشها را میخورند، آلودگی به بدن آنها هم سرایت میکند.»
شکویریا اما معتقد است سطح آلودگی ایزوتوپ پرتوزا در یک جانور به میزان غلظت آلودگی در آن زیستگاه و عادت غذایی و رفتاری آنجانور بستگی دارد. میزان گستردگی تشعشعات به وجود آمده در اثر بارش رادیواکتیوی چرنوبیل تا گوزنهای شمالی نروژ هم رسیده است، اما این گستردگی تنها حوزه قلمرو ممنوعه به عینه دیده شده است.
گرگها مخصوصا ممکن است کمتر در معرض آسیب تشعشعات باشند، چرا که منطقه بزرگی در اختیار خود دارند و به جاهای مختلفی، حتی محیطهایی با هوای پاکتر که خارج از منطقه ممنوعه است، حرکت میکنند.
بیسلی در این منطقه توضیح میدهد: «من معتقدم در مورد خیلی از گونههای حیوانی حتی اگر در این مناطق هم باشند، تاثیر این تشعشعات بر روی آنها در آن حد نیست که نتوانند در مقابل آن مقاومت کنند و بر روی جمعیتشان تاثیر بگذارد. انسانها از چرخه حیات این منطقه خارج شدهاند و همین امر، بسیاری از اثرات احتمالی تشعشعات را تحت تاثیر خود قرار داده است.»
به طور کلی منظور او این است که وجود انسانها در مقایسه با تشعشعات، اثر منفی بیشتری بر روی حیوانات دارد.
شکار و محافظت
سرگی گاسچاک هم در آزمایشگاه تحقیقاتی خود در اسلاووتیچ (شهر کوچک سورئالی که شوروی درست بعد از بروز حادثه برای فیزیکدانها، کارگران و دانشمندان درگیر در چرنوبیل ساخت) انجام داده، کاملا با این موضوع موافقت میکند. گاسچاک که طی سی سال گذشته در این منطقه فعالیت کرده است تایید میکند جمعیت حیات وحش افزایش یافته است.
«قبل از بروز حادثه اینجا یک منطقه کاملا مسکونی بود» او میگوید شایعه شده که بعد از فاجعه، حیوانات جدیدی در این منقطه ممنوعه دیده شدهاند. «این مطلقا حقیقت ندارد. تمام حیواناتی که الان اینجا میبینیم، پیش از آن اتفاق هم وجود داشتهاند، تنها تعدادشان متفاوت بود.»
گاسچاک چندین سال است که دوربینهای مخفی خود را در این منطقه جاسازی میکند، لیست از لیست تقریبا تمام محققانی که در طرف اوکراینی چرنوبیل مشغول فعالیت هستند، کاملتر است. او با یک نفس این لیست طولانی را اعلام میکند: «همه پستانداران بزرگ اینجا یافت میشوند: گوزن قرمز، شوکا، گراز، گوزن اوراسیایی، گاومیش، خرس قهوهای، سیاهگوش، گرگ، دو گونه خرگوش صحرایی، سگ آبی، سمور دریایی، گورکن، تعدادی سمور، راسو و موش خرما.» وی اضافه میکند شاید ۲۰ پستاندار دیگر هم مثل خفاشها و بیشتر از ده گونه از پرندگان بزرگ مثل شاهین، عقاب، جغد، لک لک قو هم در اینجا موجود باشند.
شکویریا به سراغ آرشیو قدیمی مربوط به زمان شوروی آکادمی ملی علوم اوکراین رفته مشغول کپی گرفتن از فیلمها و زیر و رو کردن گزارشهاست. یافتههای او هم تحقیق گاسچاک را تایید میکند، و باعث فروکش کردن هیجان محققان دنیا نسبت به این افزایش شدید جمعیت در این منطقه میشود.
شکویریا در مورد بخش اوکراین منطقه توضیحاتی میدهد: «ما آمارهای رسمی دولت را در مورد همه گونههای شکار شده بررسی کردیم، جالب است که تفاوت زیادی بین آمارهای دهه ۱۹۶۰، ۸۰، ۹۰ و حال حاضر وجود ندارد. نوعی ساختار ثابت برقرار است: ۴۰، ۵۰، ۶۰ گرگ،… به همین ترتیب. البته مساله شکار غیرقانونی هم تاثیرگذار است و سیستم را متغیر میکند، ولی آمار، کم و بیش پایدار است.»
در واقع افرادی که در حاشیه این منطقه زندگی میکنند، حتی شکارچیان غیرقانونی، ابزار سنجش خوبی برای اندازه گیری میزان افزایش آمار در جمعیت حیات وحش هستند، چرا که حیوانات برعکس انسانها، نمیتوانند به راحتی به منطقه ورود و خروج کنند. آناتولی تسیگاننسو، در یک بعدازظهر گرم کنار گاراژ تعمیر موتور همسایه خود در روستای راچا ایستاده و با ما صحبت میکند. راچا یک کیلومتر با مرز بلاروس و تنها چند صدمتر با حاشیه منطقه ممنوعه فاصله دارد. آناتولی ادامه می-دهد: «الان به نسبت سی سال پیش حیوانات بیشتری وجود دارند. ما اسب، گوزن، گوزن اوراسیایی، گرگ، گراز، خرگوش صحرایی و گونههای دیگری داریم.» او ادعا میکند که پاییز گذشته گرگی را دیده که در گردنه روستا در حال حرکت بوده است. حدس می-زند گرگ ۶۳ کیلویی وزن داشته است.
از یک طرف مشخص شد که امروزه در مقایسه با دوران پیش از بروز حادثه حیات وحش بیشتری وجود دارد، از طرفی دیگر هم باید در نظر داشت که این موضوع باعث بروز شکارهای غیرقانونی بیشتر به ویژه در ناحیه موجود در اوکراین میشود. شاید فرمان پترو پروشنکو، رئیس جمهور اوکراین مبنی بر تبدیل این منطقه ممنوعه به یک منطقه حفاظت شده بتواند کمکی به حل مساله بکند. اگرچه محققان اوکراینی نگرانند این اقدام برعکس باعث تضعیف کاهش میزان محافظتی که در حال حاضر جانوران از آن برخوردارند، میشود.
هانا ورانسکا، از اعضای وزارت محیط زیست و منابع طبیعی اوکراین معتقد است: «ماهیگیری و شکار غیرقانونی گاهی اوقات رخ میدهد. مسئولیت خطر این کار با خودشان است. متاسفانه ما قادر به کنترل چنین مواردی نیستیم.» ورونسکا امیدوار است فرمان جدید باعث افزایش کمکهای دریافتی از اهداکنندگان جهانی شده و باعث افزایش تعداد جنگلبانان بشود.
اگرچه بیسلی دیگر این منطقه را به خاطر آلودگی رادیواکتیوی-اش «ویرانه» نمینامد، ولی خودش میداند که این آلودگی برای قرنها و شاید هزارهها مخصوصا در مورد ماده پلوتونیوم ادامه خواهد یافت. اما یافتههای او نشان میدهد که حیات وحش در نبود انسانها، به خوبی در جریان است.
«تراکم اولیهای که ما میبینیم نشان میدهد که جمعیت گرگهای موجود در چرنوبیل، خیلی بیشتر از تعداد گرگهای موجود در پارک ملی یلوستون است.»