۴ پیشبینی درست الوین تافلر فقید درباره دنیای امروز
در دنیای امروز، حتی در کشور خودمان، «آینده پژوهی» یک رشتهی دانشگاهی جدید و پرطرفدار است. دانشی که بر اساس تحلیل گذشته و امروز به دنبال پیشبینی عناصری است که از جنبههای مختلف میتواند روی مسیر آینده تاثیر بگذارد. اما چند دههی قبل انتشار کتابهای تافلر مانند «موج سوم»، «جابجایی قدرت» و «شوک آینده» حکم انقلابی رسانهای را داشت. تافلر با شرح و بسط اصطلاحاتی چون عصر دادهها و آغاز عصر تازه در اقتصاد و تمدن بشری، یکی از چهرههای تاثیرگذار قرن بیستم لقب گرفت.
تافلر مدتی قبل از میان ما رفت اما میراثی را به جا گذاشت که همچنان میتوان به آن رجوع کرد و ازش آموخت. چه از نظر تلاش برای درک درست و منطقی جهان امروز و متعاقب آن آینده و چه از نظر متدولوژی و رویکرد عقلانی و علمی.
اگر نوشتههای تافلر را جمعبندی کنیم، از میان تحلیلهای ریز و درشتش میشود روی چهار نکته دست گذاشت. چهار نظر درست و پیشگویانهای که امروز صحت آنها اثبات شده است.
اول، اینترنت
تافلر در دههی هفتاد و پیش از ظهور کامپیوترهای خانگی، یک انقلاب ارتباطی و اطلاعاتی فراگیر را پیشبینی کرده بود. آنچه که اشباع اطلاعات نامیده بود، تقریبا همان چیزی است که امروز و به واسطهی اینترنت به وقوع پیوسته. شبکهای جهانی که چرخش سریع و یکسان اطلاعات در میان تمام مردم را به همراه داشته و تمام پدیدههای پیشین خود را تحت تاثیر قرار داده است.
دوم، اقتصاد اشتراکی
این بخش از تحلیلهای تافلر امروز بیشتر به واقعیت نزدیک شده است. یعنی میل بازار از مالکیت به سمت اجاره. بحثی که هنوز هم در میان اقتصاددانها به نتیجه نرسیده اما نمیتوان روند صعودی رشد بنگاههای اقتصادی مبتنی بر اجارهی کالا را نادیده گرفت. به ویژه در آمریکا و سیستمهای اقتصادی مشابه که بازار آزاد و مالکیت خصوصی در آنها حرف اصلی را میزند.
سوم، دورکاری
امروزه کار کردن، به ویژه مشاغل در ردهی بالا که به هوش و خلاقیت نیاز دارند، با مقررات و چارچوبهای کلاسیک جور در نمیآید. دور کاری و بنگاههای کوچک هم روز به روز بیشتر میشود. ماجرا از زمانی شروع شد که گروهی از خورههای کامپیوتر از دههی هشتاد تجارت خود را از گاراژ خانه شروع کردند و دنیا را تغییر دادند. تافلر چنین روندی را تحت عنوان پدیدهی دفترها و مشاغل خانگی پیشبینی کرده بود.
چهارم، کسب و کارهای بدون ساختار رسمی
تافلر از پیدایش و رشد مشاغل و سازمانهایی میگفت که چارچوبهای رسمی و ساختارهای سلسله مراتبی در آنها معنا پیدا نمیکند و ساختار و نظام برای سود و تاثیرگذاری بیشتر جای خود را به انعطاف و خلاقیت میدهد.