تجربه همزمان بازی کامپیوتری و سریال تلویزیونی با «کوانتوم بریک»

از زمان ورود ویدیوهای تمام متحرک به درون بازی‌های ۳۲ بیتی، هیچ وقت بین بازی‌های کامپیوتری و نمایش‌های زنده ارتباط خوبی وجود نداشته است. با این حال به نظر می‌رسد شرکت رمدی انترتینمنت با ساخت آخرین عنوان خود به نام فرار کوانتومی (Quantom Break) این چالش را وارد مرحله جدیدی کرده است. «فرار کوانتومی» داستان مربوط به سفر در زمان خود را با ترکیبی از روایت داستان از طریق گیم پلی و همچنین ادامه داستان از طریق نمایش اپیزودهای تلویزیونی در پایان هر بخش از بازی، در اختیار مخاطب قرار می‌دهد.
داستان به این صورت روایت می‌شود: بازی کننده کنترل جک جویس را در اختیار دارد که هم در بازی و هم در نمایش تلویزیونی توسط شان اشمور (مردان ایکس) بازی شده است. جک کسی است که بعد از اینکه در یکی از آزمایش‌های او در زمینه سفر در زمان اشتباهی پیش می‌آید، توانایی دستکاری در زمان را پیدا می‌کند. در پایان هر بخش از بازی لحظه‌هایی به نام «تقاطع» وجود دارد که در آن بازی کننده کنترل ضد قهرمان داستان به نام پال سرن (با بازی آیدان گیلن، بازیگر سریال بازی تاج و تخت) را به دست می‌گیرد.
طی این تقاطع‌ها، بازیباز با انتخاب‌هایی که می‌کند بر روی مسیر روایت هم نمایش تلویزیونی و هم بازی تاثیر می‌گذارد. برای مثال، بعد از اوج گیری اتفاقات در محوطه دانشگاه، در اولین تقاطع دو راه پیش روی بازیباز قرار دارد: یا با تغییر دادن جو اوضاع را به گونه‌ای جلوه دهد که جویس یک تروریست به نظر برسد و یا همه شاهدان را قتل عام کرده در مردم نوعی ترس نسب به منارک، شرکت پال سرن به وجود بیاورد. اولین قسمت سریال نشان می‌دهد مزدوران چگونه این نقشه را عملی می‌کنند.
سم لیک، کارگردان بازی فرار کوانتومی معتقد است: «برای ما مهم بود که محتویات متفاوتی که ارائه کرده بودیم هر کدام نقش خاص خود را داشته باشند. وقتی به این ایده رسیدیم که می‌توان در بخش تقاطع به عنوان ضدقهرمان داستان ظاهر شد، به این باور رسیدیدم که می‌توان در حالی که بازی‌ها معمولا راجع به قهرمانان هستند، ما تجربه شر بودن را در اختیار مخاطب قرار دهیم»
لیک می‌گوید زمانی که این ایده با مایکروسافت استودیوز مطرح شد، آنها حتی از ما خواستند که جاه طلبی بیش تری داشته باشیم. بازیگران سطح بالای زیادی در این بازی ایفای نقش می‌کنند. بازیگرانی هم چون دامنیک مانهن، بازیگر «گمشدگان» و «ارباب حلقه‌ها» که نقش برادر جک را بازی می‌کند، و یا لنس ردیک بازیگر «فرینج» و «وایر» در نقش یار دست راست سرن.

Aidain-Gillen-in-Quantum-Break
روند تولید کار کاملا منطقی پیش رفت. لیک ادعا می‌کند به اندازه ۴۰ ورژن مختلف داستانی فیلم ضبط کرده بودند. نمایش تلویزیونی هم در یک منطقه کوچک اتفاق نمی‌افتد و شامل صحنه‌های داخلی و خارجی، تعقیب و گریز ماشین، تیراندازی، نبردهای رودر رو با دوربین متحرک و البته بازی با زمان می‌شود.
آن طور که لیک می‌گوید آن‌ها به دنبال ساخت اثری هم سطح سریال‌های تلویزیونی درجه یک فعلی بودند. طراحی صحنه و لباس با در نظر گرفتن مفاهیم درون بازی باعث شد بازیگران درک بهتری از دنیای داستان داشته باشند.
اشمور در این مورد توضیحاتی ارائه داده است: «کار ساخت سریال را بعد از اتمام کار بازی شروع کردیم. بنابراین من با لباس‌های اعضای منارک و، شکل آزمایشگاه‌هایشان آشنایی داشتم. تجربه نحوه ساخت آن‌ها و قدم زدن در آن فضا‌ها فوق العاده بود.»
عملی کردن این ایده البته کار راحتی نبود. یکی از جذابیت‌های بازی کامپیوتری این است که شما کنترل احساسات بازی کننده را در دست می‌گیرید و او مسیر داستان را تعیین می‌کند. خارج کردن هدایت داستان از دست بازی کننده برای بیست تا سی دقیقه و نمایش یک میان پرده تلویزیونی چیزی بود که رمدی را کمی نگران می‌کرد. عاقبت تصمیم براین گرفته شد که مخاطب در صورت تمایل بتواند از تماشای این اپیزود‌ها صرف نظر کند.
لیک معتقد است: «البته ایده ما کمی متفاوت است، ولی در بازی‌های دیگر هم شما در صورتی که علاقه‌ای به بخش داستانی ندارید و فقط می‌خواهید گیم پلی بازی را تجربه کنید، می‌توانید میان پرده‌ها را رد کنید. این بخشی از ویژگی تعاملی بودن روایت داستان در بازی است که تاحدودی اختیار کار را در دست مخاطب می‌دهد.»
این اولین بار نیست که یک بازی و یک نمایش تلویزیونی برای روایت یک داستان در کنار هم قرار می‌گیرند. در سال ۲۰۱۳ هم شرکت‌ترین ورلد بازی «مخالفت» را عرضه کرد، یک بازی آنلاین چند نفره گسترده که از نظر داستانی با برنامه تلویزیونی به نام سایفای در ارتباط بود. سال گذشته هم استودیوی تل تیل گیمز در همکاری با شرکت لاینزگیت همکاری بر روی پروژه‌ای موسوم به ابرنمایش را آغاز کردند. آن طور که کوین برانر رئیس تل تیل می‌گوید این پروژه شامل «یک بخش قابل بازی تعاملی و یک بخش تلویزیونی نوشته شده می‌شود. هر دو بخش وقتی با هم ترکیب می‌شوند چیزی را می‌سازند که ما به آن لقب ابرنمایش داده‌ایم.»
لیک معتقد است کاری که آن‌ها در «فرار کوانتومی» انجام داده‌اند نشان می‌دهد که می‌توان از اکشن‌های زنده در روایت داستان بازی‌های آینده استفاده کرد: «فکر می‌کنم توانستیم در درجه اول به خودمان ثابت کنیم این کار شدنی است، پدیده متمایزی است و حسی جالب و نوآورانه با خود دارد، ارزش پیگیری بیشتر را دارد.»

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *